دانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522Extracellular exosomes and preeclampsia: a microarray-based study and functional enrichment analysisاگزوزوم های خارج سلولی و پره اکلامپسی : یک مطالعه مبتنی برداده های ریز آرایه و تحلیل عملکرد17700515FAمهدی کریمیگروه نانوفناوری پزشکی، دانشکده فناوری های نوین پزشکی، مرکزتحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران0000-0002-7977-3940اباذر روستازادهگروه بیوشیمی و تغدیه، گروه علوم و فناوری های نوین پزشکی، مرکز تحقیقات بیماری های غیرواگیر، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران0000-0003-1021-7687Journal Article20221225Introduction: Preeclampsia (PE) is a heterogeneous pregnancy disease. The exact pathophysiology of PE is unknown.<br />Recently, exosomes have been indicated as a causative factor in the pathogenesis of PE. The aims of the study were to investigate microarray library data to extract the differentially expressed genes (DEGs) in PE and perform a functional enrichment analysis to predict the role of DEGs in the pathogenesis of PE.<br />Materials and Methods: GSE10588 microarray library data was analyzes by GEO2R and R package (version 4.1.0). Principal<br />component analysis (PCA) was performed to analyze the normality of the data. Annotation analysis was performed by Enrichr, DAVID 6.8 and PANTHER 16.<br />Results: Herein, microarray data analysis showed that LEP, OR8G2 and DST genes with log2 FC> 4 had a significant up-regulation , as well as PTCH1 and ZNF598 genes with log2 FC< -3 had a significant down-regulation in placenta of preeclamtic women. Cellular component analysis showed that most of the extracted genes in functional analysis were related to extracellular exosomes (EXEXs). In addition, the results showed that response to hypoxia, cell-cell adhesion, brain development and galactose metabolism were the enriched pathways.<br />Conclusion: Results of this study showed that EXEXs, response to hypoxia and galactose metabolism were significantly related to PE and could be used as prognostic factors for PE.مقدمه : پره اکلامپسی یک بیماری هتروژنوس در دوره بارداری است. پاتوفیزیولوژی دقیق این بیماری مشخص نیست. امروزه اگزوزوم ها به عنوان یکی از عوامل دخیل در پاتوژنز این بیماری مطرح شده اند. اهداف مطالعه حاضر جستجوی کتابخانه های ریزآرایه و انجام تحلیل عملکرد روی ژن های استخراج شده برای پیش بینی نقش آن ها در پاتوژنز پره اکلامپسی بود.<br />روش کار: داده های ریز آرایه GSE10588 توسط GEO2R و نرم افزار R نسخه 4 تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل اجزای اصلی ( Principal component analysis: PCA) برای بررسی نرمال بودن داده ها انجام شد. تحلیل عملکرد توسط DAVID 6.8 ، Enrichr و PANTHER 16 انجام گرفت.<br />یافته ها : تحلیل داده های ریز آرایه نشان داد که ژن های OR8G2 ، LEP و DST با میزان بیان Log2FC>4 ، افزایش معنادار و ژن های PTCH1 و ZNF598 با میزان بیان Log2FC<-3، کاهش معناداری در جفت زنان مبتلا به پره اکلامپسی دارند. تحلیل اجزای سلولی نشان داد که بیشترین تعداد ژن های استخراج شده در تحلیل عملکرد مرتبط با اگزوزوم خارج سلولی بوده و پاسخ به هیپوکسی، اتصال سلول به سلول، تکامل مغز و متابولیسم گالاکتوز نیز مسیرهای استخراج شده هستند.<br />نتیجه گیری : نتایج این مالعه نشان داد که اگزوزوم خارج سلولی، پاسخ به هیپوکسی و متابولیسم گالاکتوز به طور معناداری با <br />پره اکلامپسی مرتبط بوده و می توانند به عنوان شاخص های پیش آگهی پره اکلامپسی به کار گرفته شوند.https://jmj.jums.ac.ir/article_700515_15228eda57c9c152cf71dabc7b82770f.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522Demographic characteristics and number of months of taking hormonal contraceptive pills in women with fibroadenomaبررسی خصوصیات جمعیت شناختی و تعداد ماههای مصرف قرصهای هورمونی پیشگیری از بارداری در زنان مبتلا به فیبروآدنوم813700518FAمجتبی قائدیاستادیار جراحی پلاستیک،دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم،ایران0000-0002-0761-5898الهام رفیعیمرکز تحقیقات سلامت و بیماری های زنان، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران0000-0000-0000-0000نوید کلانیمرکز تحقیقات مولفه های اجتماعی نظام سلامت، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایرانمرضیه حق بینمرکز تحقیقات سلامت و بیماری های زنان، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران0000-0000-0000-0000Journal Article20221225Introduction: Due to the relatively high prevalence of benign breast diseases in women and the hormonal relationship<br />in puberty and regulating the growth rate of epithelial cells and stromal cells of the breast, more attention to these effective hormonal factors will be effective in reducing the prevalence of these diseases. The aim of the present study was to investigate the relationship between the use of hormonal contraceptive pills and the prevalence of fibroadenoma in women referred to Khatam al-Anbia Breast Cancer Clinic in Jahrom and healthy women referred to Khatam al-Anbia Clinic in Jahrom<br />Materials and Methods: In this descriptive-analytical study, 610 women referred to Khatam Al-Anbia Breast Cancer Clinic in Jahrom participated in 2019. The data collection tool in this study was a researcher-made questionnaire that the validity of this questionnaire was determined by 5 professors of the Department of Surgery and Obstetrics and its reliability was determined by Cronbach's alpha test of 85%. Data analysis was performed using SPSS software version 21 and descriptive and inferential statistical tests<br />Results: 610 women aged 20-60 years who referred to Khatamah Al-Anbia Clinic in Jahrom participated in the study. The history of hyperlipidemia in women participating in the study had the highest frequency in fibroadenoma and non-fibroadenoma groups. Also in the fibroadenoma group, 30.2% of women were overweight and 10.4% obese, while in the group without fibroadenoma, 43.7% of women were overweight and 24.6% were obese. Regarding the use of hormonal drugs, the results of logistic regression by modulating the effect of age and BMI showed that the duration of use of OCP, (OR = 0.93 ,CI= 0.55,1.56) was not significantly associated with the chance of developing benign breast masses<br />(PV= 0.78).<br />Conclusion: The results of this study showed that the use of birth control pills (OCP) is not associated with the occurrence of benign breast diseases. However, due to the relationship between the use of hormonal pills or malignant breast diseases, it is better to do this study from other angles and by modifying confounding variables and on a larger scale.مقدمه: با توجه به شیوع نسبتاً بالای بیماریهای خوشخیم پستان در زنان و ارتباط هورمونی در بلوغ و تنظیم سرعت رشد سلولهای اپیتلیالی و استرومائی پستان، توجه هر چه بیشتر به این عوامل هورمونی مهم در کاهش میزان شیوع این بیماریها مؤثر خواهد بود. هدف از مطالعه کنونی بررسی ارتباط میزان مصرف قرصهای هورمونی پیشگیری از بارداری با شیوع فیبروآدنوم در زنان بیمار و سالم مراجعه کننده به کلینیک سرطان پستان خاتم الانبیا جهرم بود.<br />روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 610 نفر از زنان 20-60 سال مراجعه کننده به کلینیک سرطان پستان خاتم الانبیاء شهرستان جهرم در سال 1398 شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک نرمافزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. <br />یافتهها: سابقه افزایش چربی خون در زنان شرکتکننده در مطالعه در دو گروه دارای فیبروآدنوم و فاقد فیبروآدنوم دارای بیشترین فراوانی بود. هم چنین در گروه دارای فیبروآدنوم، 30.2 درصد از زنان دارای اضافهوزن و 10.4 درصد چاق بودند. این در حالی است که در گروه فاقد فیبروآدنوم، 43.7 درصد از زنان دارای اضافه وزن و 24.6 درصد چاق بودند. در رابطه با مصرف داروهای هورمونی، نتایج رگرسیون لجستیک با تعدیل اثر سن و شاخص توده بدن نشان داد که مدت زمان مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری، ( CI=0.55,1.56 :OR=0.93) با شانس ابتلا به تودههای خوشخیم سینه ارتباط معناداری ندارد (p=0.78).<br />نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان دادکه مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری ارتباطی با بروز بیماریهای خوشخیم پستان ندارد، اما با توجه به ارتباط مصرف قرصهای هورمونی با بیماریهای بدخیم پستان، بهتر است این مطالعه از زوایای دیگر و با تعدیل متغیرهای مخدوش کننده در سطح وسیع تری انجام شود.https://jmj.jums.ac.ir/article_700518_2bedffd2c47b0d0ee20a337b46369550.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522Comparison of the effect of promethazine and ephedrine on the stability of vital signs in patients undergoing arthroplasty (joint replacement) with
spinal anesthesia with cementمقایسه ی اثر دو داروی پرومتازین و افدرین بر ثبات علایم حیاتی بیماران تحت عمل آرتروپلاستی (تعویض مفصل) با بیحسی نخاعی به همراه مصرف سیمان1421700520FAآذین حمیدیرزیدنت بیهوشی و مراقبت های ویژه، دانشگاه علوم پزشکی جهرم،جهرم،ایران0000-0000-0000-0000محمد رادمهردانشیاردانشگاه علوم پزشکی جهرم،بخش بیهوشی و مراقبت های ویژه، دانشگاه علوم پزشکی جهرم،جهرم،ایران0000-0003-3399-7313رضا صحراییدانشیاردانشگاه علوم پزشکی جهرم،بخش بیهوشی و مراقبت های ویژه،دانشگاه علوم پزشکی جهرم،جهرم،ایران0000-0002-3544-9153نوید کلانیمربی، گروه بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم،جهرم،ایرانمحمدصادق صنیع جهرمیدانشیاردانشگاه علوم پزشکی جهرم،بخش بیهوشی و مراقبت های ویژه،دانشگاه علوم پزشکی جهرم،جهرم،ایرانJournal Article20221225Introduction: In arthroplasty, spinal anesthesia was preferred to general anesthesia for a variety of reasons due to the<br />use of cement. The side effects of cement on the cardiovascular system of patients, which can be catastrophic, it's necessary to find appropriate treatment methods to reduce side effects of cement.<br />Materials and Methods: In this clinical trial, 90 patients were arthroplasty candidates divided into three groups. The first group 25 mg intravenous promethazine, the second 10 mg intravenous ephedrine and the control group the equivalent volume of distilled intravenous water 10 minutes before cement injection received. Hemodynamic symptoms of patients entering the operating room, after spinal, immediately before injection. The drug was recorded after injection, five and ten minutes after cement injection. Data analysis by descriptive and inferential levels.<br />Results: Promethazine and ephedrine and control groups in systolic blood pressure at the time after drug injection and five and ten minutes after cement and diastolic blood pressure at 10 minutes after cement were significant(p<0.05). There was a significant difference between the study groups in heart rate at five minutes after cementing (p=0.041) but no significant difference in terms of O2 SAT at time of arrival (p=0.09).<br />Conclusion: According to the results of the study, in patients with arthroplasty by injection of cement due to hemodynamic changes, the use of ephedrine and promethazine can affect the hemodynamic stability of patients and help stabilize systolic blood pressure (ephedrine) and diastolic blood pressure and heart rate (promethazine) to minimize the complications of these surgeries.مقدمه: درعمل های جراحی تعویض مفصل به علت مصرف سیمان، به دلایل متعدد بیحسی نخاعی بر بیهوشی عمومی ترجیح داده میشود. اثرات جانبی سیمان بر سیستم قلب و عروق بیماران میتواند فاجعهبار باشد، یافتن روش های درمانی مناسب به منظور کاهش عوارض سیمان ضروری است.<br /> روش کار: در این کارآزمایی بالینی 90 نفر از بیماران کاندیدای عمل تعویض مفصل به سه گروه سی نفره تقسیم شدند. گروه اول 25میلیگرم پرومتازین وریدی، گروه دوم 10 میلیگرم افدرین وریدی و گروه کنترل معادل حجم دو گروه موردمطالعه‚ آب مقطر وریدی 10 دقیقه قبل از تزریق سیمان دریافت کردند.علائم حیاتی بیماران بدو ورود به اتاق عمل، بعد از بیحسی نخاعی، بلافاصله قبل از تزریق دارو، بعد از تزریق، پنج دقیقه و ده دقیقه بعد از تزریق سیمان ثبت شد. تحلیل داده ها به روش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.<br />یافته ها: بین گروههای پرومتازین، افدرین و کنترل از نظر فشارخون سیستول در زمانهای بعد از تزریق دارو، پنج و ده دقیقه بعد از سیمان و فشارخون دیاستول نیز در ده دقیقه بعد از سیمان تفاوت آماری معناداری مشاهده شد (0.05>p ). همچنین بین گروههای مورد مطالعه از لحاظ ضربان قلب در پنج دقیقه بعد از سیمان تفاوت معنادار بود (0.041=p )، اما از نظر اکسیژن خون شریانی تفاوت معنادار نبود (0.09=p ).<br />نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش درهنگام عمل جراحی تعویض مفصل به همراه تزریق سیمان، استفاده از افدرین و پرومتازین میتواند بر ثبات علائم حیاتی بیماران مؤثر بوده و به پایداری فشارخون سیستول (افدرین) و فشارخون دیاستول و ضربان قلب (پرومتازین) کمک کند تا عوارض این دسته عمل های جراحی به حداقل برسد.https://jmj.jums.ac.ir/article_700520_fc16ba004ad28faee9a94acda113c040.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522The effect of hydroalcoholic extract of ginger (Zingiber officinale) on the lipid profile of male rats after receiving doxorubicinتاثیر عصاره هیدروالکلی زنجبیل (zingiber officinale) بر میزان پروفایل لیپیدی موش های صحرایی نر به دنبال دریافت دوکسوروبیسین2230700522FAمرضیه نیاکاندانشجوی دکتری، گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون،کازرون، ایران0000-0003-3005-2170حبیب اله جوهریاستادیار، دکتری فیزیولوژی، گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب، داراب، ایران0000-0002-5393-8727مهرداد شریعتیدانشیار، گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون، کازرون، ایرانJournal Article20221225Introduction: Doxorubicin leads to lipid profile disorders. The aim of this study was to evaluate the effect of hydroalcoholic extract of ginger (Zingiber officinale) on the lipid profile of male rats after receiving doxorubicin.<br />Materials and Methods: In this experimental study, 63 adult male rats were divided into 7 groups of 9: control group, sham group: received distilled water. Experimental group 1 received 20 mg / kg/ bw doxorubicin intraperitoneally, experimental groups 2 and 3 received 300 mg / kg/ bw and 600 mg / kg/ bw of hydroalcoholic extract of ginger orally for 2 months, respectively. Experimental groups 5 and 4 received doxorubicin and hydroalcoholic extract of ginger (20 mg / kg/ bw + 300 mg / kg/ bw) and (20 mg / kg/ bw + 600 mg / kg/ bw), respectively for 2 months. After the end of the experimental period, blood samples were collected and serum levels of lipid profiles were measured. Data were analyzed using SPSS software version 19 and the groups were compared by ANOVA and Tukey test.<br />Results: Serum levels of triglyceride, total cholesterol, and LDL cholesterol were significantly increased in the doxorubicin group compared to the control group. Serum HDL cholesterol levels in the doxorubicin group showed a significant decrease compared to the control group. Serum levels of triglycerides, total cholesterol, LDL cholesterol and HDL cholesterol in the groups (20 mg / kg/ bw + 300 mg / kg/ bw) and (20 mg / kg/ bw + 600 mg / kg/ bw) showed a significant decrease compared to the doxorubicin group (P<0.05).<br />Conclusion: Ginger hydroalcoholic extract probably improved its lipid profile after receiving doxorubicin due to its<br />antioxidant properties.مقدمه : دوکسوروبیسین منجر به اختلالات پروفایل لیپیدی می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر عصاره هیدروالکلی زنجبیل بر وضعیت پروفایل لیپیدی درموش های صحرایی نر به دنبال دریافت دوکسوروبیسن انجام شد.<br />روش کار: در این مطالعه تجربی ، 63سر موش صحرایی نر بالغ به هفت گروه نه تایی تقسیم شدند: گروه کنترل ، گروه شاهد دریافت کننده آب مقطر، گروه تجربی 1 دریافت کننده دوکسوروبیسین به میزان 20 mg/kg/bw به صورت درون صفاقی و گروه های تجربی 2 و 3 به ترتیب به میزان 300 و 600 mg/kg/bw عصاره هیدروالکلی زنجبیل به صورت دهانی به مدت دو ماه دریافت کردند. گروه های تجربی 5و 4 به ترتیب مقدار 600 20mg/kg/bw + mg/kg/bw و 300 20mg/kg/bw+ mg/kg/bw دوکسوروبیسین و عصاره هیدروالکلی زنجبیل به مدت دو ماه دریافت کردند. بعد از پایان دوره آزمایش، نمونه های خونی جمع آوری و میزان سرمی پروفایل های لیپیدی اندازه گیری شد. داده های حاصل به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 با استفاده از آزمون تحلیل واریانس ها و آزمون تعقیبی توکی با هم مقایسه شدند.<br /> یافتهها : میزان سرمی تری گلیسرید، کلسترول تام ، کلسترول LDL در گروه دریافت کننده دوکسوروبیسین نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش نشان داد، ولی میزان سرمی کلسترول HDL در گروه دریافت کننده دوکسوروبیسین نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش داشت. مقادیر سرمی تری گلیسرید ، کلسترول تام ، کلسترول LDL و کلسترول HDL در گروه هایmg/kg/bw 600 <br />+ 20mg/kg/bw و 300 20mg/kg/bw + mg/kg/bw نسبت به گروه دوکسوروبیسین کاهش معناداری نشان داد( P<0.05 ) .<br />نتیجه گیری: احتمالا عصاره هیدروالکلی زنجبیل به دلیل داشتن ترکیبات آنتی اکسیدانی باعث بهبود پروفایل لیپیدی پس از دریافت دوکسوروبیسین می شود.https://jmj.jums.ac.ir/article_700522_df2ee52bb10ec73e41945cedf1fa90dc.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522Evaluation of vaccination status of children referred to Abadan health centers before and after the Corona crisisارزیابی وضعیت واکسیناسیون کودکان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی آبادان قبل و بعد از بحران کرونا3139700524FAآمنه صاریدانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران0000-0002-9178-3404میلاد زندیدکترای تخصصی ویروس شناسی پزشکی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران0000-0002-2145-0196مونا فانیاستاد یار ویروس شناسی پزشکی، دانشکده پزشکی، گروه پاتوبیولوژی و علوم آزمایشگاهی، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی،بجنورد،ایران0000-0001-9396-3890باقر پهلوان زادهاستادیار آمار زیستی، مرکز تحقیقات آلاینده های محیطی، دانشگاه علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران0000-0002-4876-1058معصومه اسدیکارشناس ارشد پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران0000-0003-0039-9544فاطمه مقصودیکارشناس ارشد آمار زیستی، دانشگاه علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران0000-0003-2508-3212سمانه عباسیاستادیار ویروس شناسی پزشکی، دانشکده پزشکی،گروه میکروب شناسی، دانشگاه علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران0000-0002-2882-1121فاطمه نوروزیاستادیار باکتری شناسی پزشکی، دانشکده پزشکی،گروه میکروب شناسی، دانشگاه علوم پزشکی فسا، فسا، ایران0000-0002-7078-3616Journal Article20221225Introduction: Vaccination is one of the most effective available tools to prevent infectious diseases. Due to the great<br />importance of vaccination of children, the present study aimed to determine the status of vaccination coverage in children in Abadan before and after the COVID-19 pandemic.<br />Materials and Methods: In this descriptive study, data related to the vaccination status of 115 children born in 1398 and 98 children born in 1399 were collected. Vaccination delay status was recorded as a ranking variable with a range from "no delay" to "no vaccination" and in four age groups "at birth", two, 4 and 6 months. Number (percentage) was used to present the delay status of vaccination in population subgroups. GEE (generalized estimating equations) and two-way and rank logistic regression were used to compare the delay status of different vaccination periods between two years and also to examine the relationship between demographic variables and delay in vaccination. Analyzes were performed using SPSS 24 software at a significance level of 0.05.<br />Results: With the passage of time from the birth of the baby, a significant increase in the rate of delay in vaccination was observed in both years. Comparing different times between two years, the chance of delay in vaccination in all times of 1399 was higher than 1398 and over time this difference increased so that in 1399 the chance of long delay in four months OR = 1.59 (p = 0.062) and six months OR = 4.87 (p <0.001) was equal to 1398. In general comparison, the chance of long delay in 1399, OR = 1.54 (p = 0.002) was equal to the chance of long delay in 1398. Maternal employment and the child with an underlying disease had a significant effect on increasing the delay in vaccination.<br />Conclusions: Due to the decrease in parental visits for vaccination of children during the Covid-19 epidemic, health officials should make more efforts to maintain coverage and vaccination during this or similar periods.مقدمه: واکسیناسیون یکی از مؤثرترین ابزارهای در دسترس برای پیشگیری از بیماریهای عفونی است. با توجه به اهمیت زیاد واکسیناسیون در کودکان، مطالعه حاضر باهدف تعیین وضعیت پوشش واکسیناسیون در کودکان شهرستان آبادان قبل و بعد ازبحران همه گیری کووید-19 انجام شد.<br />روش کار: در این مطالعه توصیفی، داده های مربوط به وضعیت واکسیناسیون 115 کودک متولد سال 1398 و ۹8 کودک متولد سال 1399 جمع آوری شد. وضعیت تاخیر در واکسیناسیون به صورت یک متغیر رتبه ای با طیفی از"بدون تاخیر"تا"بدون واکسیناسیون"و درچهارمقطع سنی"بدو تولد"، دو، چهار و شش ماهگی ثبت شد. برای ارائه وضعیت تاخیر در وضعیت واکسیناسیون در زیرگروه های جمعیتی از تعداد (درصد) استفاده شد. برای مقایسه وضعیت تاخیر در نوبت های مختلف واکسیناسیون، بین این دو سال و همچنین بررسی ارتباط بین متغیرهای جمعیت شناختی با تاخیر در واکسیناسیون از تحلیل های GEE (generalized estimating equations)<br />و ورگرسیون لجستیک دو دویی و رتبه ای استفاده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و در سطح معناداری 0.05 انجام شد.<br />یافته ها: با گذشت زمان از تولد نوزاد، افزایش معناداری در میزان تاخیر در واکسیناسیون در هر دو سال مشاهده شد. در مقایسه نوبت های مختلف بین دو سال، شانس تاخیر در واکسیناسیون در تمام نوبت های سال 1399 بیشتر از سال 1398 بود و با گذشت زمان این تفاوت با افزایش همراه بود، به طوری که در سال 1399 شانس تاخیر زیاد در چهار ماهگی (p=0.062) OR=1.59 و شش ماهگی (p<0.001) OR=4.87 برابر سال 1398 بود. در مقایسه کلی نیز شانس تاخیر زیاد در سال 1399، (p=0.002)OR=1.54 برابر شانس تاخیر در سال 1398 بود. اشتغال مادر و ابتلای کودک به بیماری زمینه ای تاثیر معناداری برافزایش تاخیر در واکسیناسیون داشتند. <br /> <br />نتیجه گیری: با گذشت زمان و بزرگتر شدن کودک، درصد تاخیر در هر دو سال افزایش داشت.باتوجه به کاهش مراجعه والدین برای واکسیناسیون کودکان در دوران قبل و بعد از همه گیری کووید-19،مسئولان بهداشتی باید برای حفظ پوشش و انجام واکسیناسیون در این منطقه تلاش بیشتری به عمل آورندhttps://jmj.jums.ac.ir/article_700524_879ffc432147b9c737e83dd00ed2757a.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120230826The effect of oleuropein on the anxiety caused by acute stress via reducing oxidative stress in miceاثر اولئوروپین بر اضطراب ناشی از استرس حاد از طریق کاهش استرس اکسیداتیو در موش سوری4049700513FAنشمیل رستمیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج،سنندج، ایران0000-0002-4137-6800زهرا هوشمندیاستادیار، گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج،سنندج، ایرانگلاویژ محمودیاستادیار، گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمانشاه،کرمانشاه، ایران0000-0002-7975-8732Journal Article20230223Introduction: Severe stressful events are associated with the risk of mental disorders such as depression and anxiety.<br />Due to the negative effects of anti-anxiety drugs, researcher’s attention have been focused on finding natural ingredients. The aim of the present study was to investigate the effect of oleuropein on anxiety induced by acute stress in male rats.<br />Materials and Methods: To induce Acute restraint stress (ARS) mice immobilizated in restrainer 2 hours for one time; then an electric shock (2 minutes 0.5 mA) were used. Mice under acute stress were randomly divided into 5 groups including control group (under acute stress receiving normal saline), intervention groups (under acute stress receiving oleuropein at doses of 7.5, 15 and 30 mg/kg and positive control (under acute stress receiving diazepam10 mg/kg).<br />Results: In ARS mice treated with 30mg/kg of oleurpein significantly increased the time spent in the open arms and decreased the time spent in the closed arms of elevated plus maze (EPM) (p<0.05). Administration of different doses of oleuropein increase the capacity of anti- oxidants and decreased levels of serum malondialdehyde in rat brain and in ARS mice (p<0.05).<br />Conclusion: It seems that, the effectiveness of oleuropein on anxiety in rats under acute stress may via reducing<br />oxidative stress.مقدمه: وقوع حوادت استرس زای شدید، با خطر ابتلا به اختلالات روحی و روانی از قبیل اضطراب همراه است. با توجه به عوارض منفی داروهای ضداضطراب، توجه پژوهشگران به ترکیبات طبیعی، معطوف شده است .هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی اولئوروپین بر اضطراب در موشهای سوری تحت استرس حاد بود.<br />روش کار: در این مطالعه تجربی، از تعداد 40 سر موش سوری نر در بازه سنی 8-6 هفته و محدوده وزنی 30-25 گرم استفاده شد. برای القای استرس حاد(Acute restraint stress) موشها روزانه 2 ساعت در معرض استرس بیحرکتی در دستگاه Restrainer و سپس 2 دقیقه شوک الکتریکی با قدرت نیم میلی آمپر قرار گرفتند. موشهای تحت استرس حاد در 5 گروه شامل کنترل (دریافت کننده حلال دارو)، سه گروه درمان ( دریافت کننده اولئوروپین در دوزهای 7.5، 15، 30 میلیگرم بر کیلوگرم) و گروه کنترل مثبت (دریافت کننده دیازپام با دوز 10 میلی گرم بر کیلوگرم) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.<br />p<0.05 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد.<br />یافته ها: دوز 30 میلیگرم بر کیلوگرم اولئوروپین در موش های تحت استرس حاد سبب افزایش زمان سپری شده در بازوهای باز و کاهش مدت زمان سپری شده در بازوهای بسته دستگاه ماز صلیبی شکل مرتفع شد (p<0.05). تجویز دوزهای مختلف اولئوروپین سبب افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی و کاهش سطح مالون دی آلدهید مغز و سرم در موشهای مذکور شد (p<0.05).<br /> نتیجه گیری: اثربخشی اولئوروپین بر اضطراب در موشهای تحت استرس حاد ممکن است از طریق کاهش استرس اکسیداتیو باشد.https://jmj.jums.ac.ir/article_700513_29353569cddb9ccbafc1717fb24e33c1.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522Antibacterial performance of MELITININ - BMAP27 hybrid peptide against Staphylococcus aureus and Pseudomonas aeruginosa strainsعملکرد ضد باکتریایی پپتید ترکیبی MELITININ+BMAP-27 بر سویه های استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروژینوزا5062700526FAریحانه روحی جهرمیدانشجوی دکتری، گروه زیست شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت،ایرانمحمد کارگراستاد،گروه میکروبیولوژی، واحد جهرم، دانشگاه آزاد اسلامی، جهرم،ایران0000-0002-9531-9645فرزان مدرسیاستادیار،گروه میکروب شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، ایرانشهرام نظریاندانشیار میکروبیولوژی،گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، ایران0000-0002-4693-877xمجتبی جعفرنیا-استادیار، گروه زیست شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی،مرودشت، ایران0000-0003-7930-5190Journal Article20221225Introduction: Multiple drug-resistant (MDR) bacterial strains have spread in different parts of hospitals. The aim of this study was to design and synthesize an effective hybrid peptide by combining different parts of two peptides to achieve the highest antibacterial activity and its inhibitory effect against Staphylococcus aureus and Pseudomonas aeruginosa strains.<br />Materials and Methods: From two antimicrobial peptides MELITININ + BMAP27, a hybrid peptide of the both peptides was considered and synthesized. The antibacterial effect of this peptide on Staphylococcus aureus and Pseudomonas aeruginosa strains was determined.<br />Results: P. aeruginosa exhibited a growth inhibition zone with a diameter of 15 mm and S. aureus by creating a growth inhibition zone of 16 mm in diameter. Further, at 0.5% peptide concentration, P. aeruginosa exhibited a growth inhibition zone with a diameter of 19 mm and S. aureus outlined a growth inhibition zone with a diameter of 20 mm against peptide. Clinical strains from both bacterial species demonstrated higher resistance rates to antibiotics and peptides. In some concentrations, the combination of peptides and antibiotics increased the susceptibility of bacterial species but was not significant in all concentrations.<br />Conclusion: A hybrid peptide consisting of two peptides, melitinin and BMAP-27, has antibacterial effect on clinical and standard strains of Staphylococcus aureus and Pseudomonas aeruginosa. The combination of this peptide with antibiotics can be effective in reducing side effects and antibiotic resistance.<br />مقدمه: سویه های باکتریایی دارای مقاومت چندگانه به سرعت گسترش یافته اند. این پژوهش با هدف طراحی و سنتز پپتید ترکیبی موثر از ترکیب دو پپتید به منظور دستیابی به بیشترین فعالیت ضد باکتریایی و ارزیابی تاثیر مهاری آن بر روی سویه های استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروژینوزا طراحی گردید.<br />روش کار: این پژوهش به صورت تجربی با سنتز یک پپتید ترکیبی از MELITININ+BMAP-27 انجام شد. سپس تاثیر ضد باکتریایی این پپتید ترکیبی بر روی سویه های استاندارد و جدایه های بالینی استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروژینوزا ارزیابی گردید.<br />یافته ها: سودوموناس آئروژینوزا و استافیلوکوکوس اورئوس در غلظت 0.1 % پپتید ترکیبی به ترتیب هاله عدم رشد 15 و 16 میلی متر و در غلظت 0.5 % به ترتیب هاله عدم رشد 19 و 20 میلی متر را نشان دادند. سویه های بالینی هردو گونه باکتری نسبت به سویه های استاندارد مقاومت بالاتری نسبت به آنتی بیوتیک ها و پپتید ترکیبی نشان دادند. در برخی از غلظت ها، ترکیب پپتید ترکیبی وآنتی بیوتیک ها موجب افزایش حساسیت فعالیت ضد باکتریایی شد، اما این تاثیر در تمامی غلظت ها معنی دار نبود. <br />نتیجه گیری: پپتید ترکیبی حاصل از دوپپتید MELITININ+BMAP-27 و بر سویه های بالینی و استاندارد استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروژینوزا تاثیر ضد باکتریایی داشتند. نتایج نشان داد که ترکیب این پپتید با آنتی بیوتیک ها می تواند در کاهش عوارض جانبی و مقاومت آنتی بیوتیکی موثر باشد.https://jmj.jums.ac.ir/article_700526_7fbef9c39abbd6f8e621da7d35175486.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522Potential role of hsa_circ_0003098 circular RNA in breast cancer and its association with demographic factors and lymph node metastasisنقش بالقوه RNA غیرکدکننده حلقوی hsa_circ_0003098 در سرطان پستان و ارتباط آن با اطلاعات جمعیت شناختی و متاستاز به غدد لنفاوی6373700528FAزهرا فیروزیکارشناسی ارشد، گروه ژنتیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی فسا، فسا، ایران0000-0002-8103-2244الهام محمدی سلیمانیکارشناسی ارشد، گروه بیوتکنولوژی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی فسا، فسا، ایران0000-0002-3950-3102محمدمهدی نقی زادهاستادیار، مرکز تحقیقات بیماری های غیرواگیر، دانشگاه علوم پزشکی فسا، فسا، ایرانحسین منصوریپزشک، گروه ژنتیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی فسا، فسا، ایران0000-0002-....-....یاسر منصوریاستادیار، گروه ژنتیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی فسا، فسا، ایران0000-0002-9101-5552Journal Article20221225Introduction: A growing amount of evidence has revealed that circular RNAs (circRNAs), covalently closed single- stranded non-coding RNAs (ncRNAs), play significant roles in initiation and progression of breast cancer (BC) through different mechanisms. This study aims to investigate the hsa_circ_0003098 expression and its potential roles in BC, as well as the circRNA/miRNA/mRNA crosstalk in these contexts.<br />Materials and Methods: Real-time PCR (RT-PCR) was used to assess the expression of hsa_circ_0003098 in the breast tumors compared with adjacent normal tissues. Its association with different demographic and clinicopathological characteristics of BC patients was assessed by statistical analysis. Finally, we used bioinformatic approaches to uncover the potential circRNA/miRNA/mRNA axes using some databases and software.<br />Results: Our results revealed that hsa_circ_0003098 expression is significantly upregulated in BC tumors compared with the adjacent normal tissues. Moreover, hsa_circ_0003098 over-expression is significantly associated with lymph node metastasis and hair dye use. Next, we found that this circRNA can regulate key mRNAs and miRNAs in the ceRNA network.<br />Conclusion: It is suggested that hsa_circ_0006960, which is significantly up-expressed in breast tumors and associated with lymph node metastasis, could play key roles in the physiopathology of breast cancer through sponging off the miRNAs involved in hsa_circ_0003098/miRNAs/mRNAs network.مقدمه: شواهد زیادی آشکار ساخته اند که RNAهای حلقوی که RNAهای غیر کد کننده تک رشته ای هستند و دو انتهای آن ها با پیوند کووالان به هم متصل می شود، نقش مهمی در شروع و پیشرفت سرطان پستان با سازوکارهای مختلف دارند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی بیان hsa_circ_0003098 و نقش بالقوه آن در سرطان پستان و هم چنین ارزیابی شبکه circRNA/miRNA/mRNA بود.<br />روش کار : Real-time PCR برای ارزیابی بیان hsa_circ_0003098 در تومورهای پستانی در مقایسه با بافت نرمال مجاور استفاده شد. ارتباط بیان با ویژگی های جمعیت شناختی و کلینیکوپاتولوژی مختلف در بیماران مبتلا به سرطان پستان با تحلیل های آماری مشخص شد. در نهایت، با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی و نرم افزارهای مختلف و همچنین به کارگیری روش های بیوانفورماتیک، مسیر بالقوه circRNA/miRNA/mRNA تحلیل شد.<br />یافته ها : نتایج نشان دادند که بیان hsa_circ_0003098 به طور مشخصی در تومورهای پستانی در مقایسه با بافت های نرمال مجاور افزایش می یابد. به علاوه، افزایش بیان hsa_circ_0003098 با متاستاز به غدد لنفاوی و استفاده از رنگ مو نیز مرتبط است. در مرحله ی بعد مشاهده شد که این RNA حلقوی می تواند بیان mRNAها و miRNAهای کلیدی را در شبکه ی رقابتی درون زا (ceRNA) تنظیم کند.<br />نتیجه گیری : hsa_circ_0003098 که به طور مشخص در تومورهای پستانی افزایش بیان می یابد و با متاستاز به غدد لنفاوی مرتبط است، می تواند در فیزیوپاتولوژی سرطان پستان از طریق به دام انداختن miRNAهای درگیر در شبکه hsa_circ_0003098/miRNAs/mRNAs نقش های کلیدی بازی کند. https://jmj.jums.ac.ir/article_700528_3fc9be92e7be4d4f695e9f0a07b70625.pdfدانشگاه علوم پزشکی جهرممجله علوم پزشکی پارس2717-028420120220522Comparison of the effect of Hope Therapy Based on Cognitive-Spiritual Approach and Tai chi Exercises on Anxiety due to Corona Disease in studentsمقایسه تاثیر امیدرمانی به شیوه شناختی- معنوی و تمرینات تایچی بر اضطراب ناشی از بیماری کرونا در دانشجویان7484700511FAمیر حمید صالحیاناستادیار،گروه تربیت بدنی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران0000-0001-7722-553Xعهدیه یداله زادهاستادیار، گروه تربیت بدنی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران0000-0003-0119-8867شیدا رنجبریاستادیار، گروه تربیت بدنی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران0000-0002-8005-0715Journal Article20221225Introduction: According to experts, Stress and anxiety can weaken the immune system and make people vulnerable<br />to diseases such as corona virus. Accordingly, the aim of this study was to compare the effect of Hope Therapy Based on Cognitive-Spiritual Approach and Tai chi Exercises on Anxiety due to Corona Disease in students.<br />Materials and Methods: A Semi-experimental design was conducted (pre-test and post-test) with two experimental and one control groups. 45 female students of the Islamic Azad University of Tabriz who had higher scores on the Corona virus Anxiety Scale (CDAS8) were selected by convenience sampling and randomly divided into two experimental groups (15 people in each group) and one control group (15 people). For the first group, Hope Therapy Based on Cognitive-Spiritual Approach training (10 sessions; Week 2 sessions, one and a half hours) and for the second group, Tai chi Exercises (10 sessions; Week 2 sessions, 30 to 40 minutes) was applied and the control group did not receive any training. Prior and after the training, the subjects completed Corona virus Anxiety Scale Alipour et al. (2020). Analysis of covariance was used to analyze the data.<br />Results: The results showed that the mean scores of Corona Disease Anxiety and its components (psychological and physical symptoms) reduced significantly in the Hope Therapy Based on Cognitive-Spiritual Approach training group comparison to Tai chi exercises group and in the Tai chi Exercises group comparison to the control group in the post-test (P < 0.05). The difference between the three groups in the total score of students' Corona Disease Anxiety and its components (physical and psychological symptoms) are effect amount with 0.74, 0.70 and 0.62, respectively.<br />Conclusion: The results showed that Hope Therapy Based on Cognitive-Spiritual Approach is more effective in reducing corona disease anxiety in female students than Tai chi exercises.مقدمه: بر اساس نظر متخصصان، استرس و اضطراب میتواند سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و فرد را در برابر بیماریها از جمله کرونا آسیبپذیر کند. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر امیدرمانی به شیوه شناختی- معنوی و تمرینات تایچی بر اضطراب ناشی از بیماری کرونا در دانشجویان بود.<br />روشکار: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. 45 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که دارای نمرات بالاتری در مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS8) بودند به شیوۀ در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفری) و یک گروه کنترل (15 نفری) قرار گرفتند. برای گروه اول آموزش امیدرمانی به شیوه شناختی- معنوی( 10 جلسه؛ هفتهای 2 جلسۀ یک و نیم ساعته)، برای گروه دوم تمرینات تای چی (10 جلسه؛ هفته ای دو جلسه 30 تا 40 دقیقه ای) اجرا شد و برای گروه کنترل هیچ نوع آموزشی در نظر گرفته نشد. همه آزمودنی ها پیش از آغاز آموزش و پس از آن، پرسش نامه اضطراب بیماری کرونای علیپور و همکاران (1399) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازتحلیل کواریانس استفاده شد.<br />یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات اضطراب بیماری کرونا و مولفههای آن (علائم روانی و جسمانی) در پس آزمون در گروه آموزش امیددرمانی به شیوه شناختی-معنوی نسبت به گروه تمرینات تای چی و در گروه تمرینات تای چی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری با کاهش همراه است (p<0.05). تفاوت سه گروه دانشجویان در نمرۀ کل اضطراب بیماری کرونا و مولفه های آن به ترتیب با اندازه اثر 0.74، 0.70 و 0.62 بود. <br />نتیجهگیری: نتایج نشان داد که امیدرمانی به شیوه شناختی- معنوی در کاهش اضطراب بیماری کرونا در دانشجویان دختر موثرتر از تمرینات تایچی است.https://jmj.jums.ac.ir/article_700511_a1357c15bf66ccf370f39b4fcc41df36.pdf